زندگی توأم با خدمت باید فروتنانه باشد. آنکس که زندگی خود را وقف دیگران میکند سخت بتوان زمانی را نیز برای کسب منافع شخصی اختصاص دهد.
سستی و سکون را نباید_آن گونه که در هندوئیسم رخ داده است_با فروتنی اشتباه گرفت. فروتنی حقیقی به معنی تن دادن به تلاشی سخت و پیگیر است تمام و کمال در جهت خدمت به بشر صورت می پذیرد. خدا پیوسته و بی وقفه بدون لحظهای
من برآنم که همگی ما میتوانیم پیامبران خدا باشیم مشروط بر این که ترس از انسان را از وجود خود بزدائیم و تنها حقیقت خدا را بجوییم. بر این باورم که من خود،فقط در جستجوی حقیقت خدایم و هرگونه ترس از انسان ها را از خود فرو ریخته ام.
تجربه ی شخصی من شاهد این مدعاست که نیایشی بر آمده از اعماق دل بی شک قدرتمندترین ابزاری است که انسان برای فائق آمدن بر ترس و دیگر عادات کهنه و ناپسند خود در اختیار دارد. بدون ایمانی راسخ به وجود خدایی که در درون مأوا دارد روی آوردن به نیایش امری محال و ناشدنی است.
در راه آرمان های مقدس هرگز تسلیم شکست نشوید. از این پس عزم خود را جزم کنید که پاک
عالی ترین تلاش و مجاهدت آدمی کوشش در راه یافتن خداست... او را نه می توان در معابد و اصنام پرستش گاه های ساخته دست بشر یافت و نه می توان از رهگذر ریاضت و خویشتن داری به او رسید. خدا را تنها با توسل به عشق- نه عشق زمینی که عشق آسمانی- می توان یافت.
برای مشاهده رودروی روح فراگیر و جهان گستر حقیقت باید قادر باشیم به پست ترین موجودات خلقت درست به
برخی کسان از سرخودبینی ناشی از قدرت استدلال می گویند که آن ها را با مذهب کاری نیست. این سخن بدان می ماند که کسی بگوید قادر به تنفس هست بدون این که بینی داشته باشد. آدمی-چه از رهگذر استدلال چه از طریق منطق و چه از روی خرافه - به وجود نوعی ارتباط با عالم قدس متعرف است. سرسخت ترین بی خدایان نیز ضرورت پایبندی به اصول اخلاق را می پذیرد و می دانند که نیکی شایسته به جای آوردن و پلیدی شایسته پرهیز است.
من دیده ام که زندگی در میانه ویرانی دوام دارد، پس دانسته ام که قانونی فراتر از قانون ویرانی هم هست. تنها در لواب آن قانون است که جامعه ای منظم تصویر پذیر است و زندگی ارزش زیستن دارد. و اگر این قانون، قانون زندگی است باید آن را در زندگی روزمره خود نیز بگسترانیم و به کارش گیریم. هرگاه ناسازگاری و کشمکشی بروز میکند، هرگاه با حریفی روبرو میشوید، او را با سلاح عشق مغلوب خود سازید. من با همین شیوه ساده، این قانون را در زندگی خود به اجرا در آورده ام. این بدان معنا نیست که همه دشواری های من از میان رفتهاند. فقط این را دانسته ام که این قانون عشق چنان پاسخ میدهد که قانون ویرانی هرگز نتوانسته... هر چه بیشتر این قانون را به کار می بندم، شادمانی بیشتری در خود حس میکنم و شعفم در مواجهه با کل زندگی و عالم هستی فزونی میگیرد. چنان آرامشی بر وجودم مستولی میشود و معنای اسرار طبیعت چنان بر من هویدا میشود که با گفتنش را نمیتوانم.